افشین صالحی , شعر کوچکـ
بیا برایِ هم کمی شعر بخوانیم من برایِ تو بخوانم وُ . . . تو برایِ او
چهارشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۹۰
این روزها...
این روزها,
شغلی تازه پیدا کرده ام
قلابَم را می گیرم وُ
می روم کنارِ رودخانه می نشینم
که ماه دربیایَد.
.
.
.
می خواهم ,تو را صید کنم.
افشین صالحی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر