افشین صالحی , شعر کوچکـ
بیا برایِ هم کمی شعر بخوانیم من برایِ تو بخوانم وُ . . . تو برایِ او
یکشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۹۱
نبوسیدیم!
کاش تو وُ شعر آشتی میکردید
باهم میآمدید
2
آخر این شعرها،
کار دستَم داد
باز عاشقِ تو شدم
!
3
بههم که رسیدیم
نبوسیدیم
لب هامان خسته بود
افشین صالحی
...
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)