افشین صالحی , شعر کوچکـ
بیا برایِ هم کمی شعر بخوانیم من برایِ تو بخوانم وُ . . . تو برایِ او
جمعه، آبان ۲۷، ۱۳۹۰
یادت نرود
باران که ایستاد
چترت را نبند ,
رنگین کمان
لبانت را , کِش می رود
ماه اَم.
افشین صالحی
...
جمعه، آبان ۲۰، ۱۳۹۰
دلت کجای ِ جهان تنگ شده
دلم شور می زند ,
اینگونه , که آسمان می بارد
حتمن
جایی دلَ ت
به کلبه پاییز ,گرفته است.
افشین صالحی
برف رد پاها را می شوید
نگران نباش
بیهوده تلاش می کند
آسمان,
برف رویِ خیال
نمی نشیند.
افشین صالحی
چهارشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۹۰
چقدر فراموشی سخت است
خیالَ ت تخت
با این خوابی که, من دارم وُ
چشمانی که
تو ,
دنیا برایِ فرامو
ش کردنَ ت
کوتاه است.
افشین صالحی
شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۹۰
چقدر خیال ِ تو شیرین است
نگران نباش
تنها نیستم
خیالَ ت , همیشه
با من است.
افشین صالحی
...
اندکی صبرسحر نزدیک است
طاقت بیار
گُلم
خدا هم , سَرَش
پایین می آید.
افشین صالحی
...
بیا به آسمان برگردیم...زمین آلوده است
از زمین
بدِم می آد,که
عینِ
آدمهایی است
که,
هِی
هَم را
دوُر می زنند.
بیا
دوباره در آسمان
قدم بزنیم.
افشین صالحی
...
غمگین است صفحاتِ نبودنَ ت
غم انگیز است
تمامِ
سطر هایی
که,
نیستی.
افشین صالحی
...
شنبه، مهر ۲۳، ۱۳۹۰
عشق تاوان ِ سنگینی دارد
غَمَ ت را
به من بده
دلَ ت را به هرکه
می خواهی
عشق ,
تاوانِ سنگینی دارد.
افشین صالحی
...
پنجشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۹۰
دورتر
که می روی
کوچک تر
می شوم.
افشین صالحی
...
دوشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۹۰
خسته ام
تو به خانه اش رسیده ای وُ
من,
هنوز مسیرِ خانهِ تان
راه می روم,
انگار کلاغِ این قصه
منَ م.
افشین صالحی
...
هی تو
همین روزها
خیالَ ت را
دوُر می زنم وُبه آغوشَت
می رسَ م.
افشین صالحی
...
شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۹۰
لعنت به آسمانِ پُر درد...
لعنت به آسمانی که
هرشب
ماهِ مرا
,
.
.
.
.
کِش می رود
.
افشین
...
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)